راهنماي انتخاب اسباب بازي براي كودكان
|
در قسمت قبل (تعاريف و معيارهاي بازي) به مطلب راهنماي انتخاب اسباب بازي براي كودكان پرداختيم. اينك قسمت دوم را با هم ميخوانيم:
بدون ترديد ميتوان گفت كه بازي بهترين شكل فعاليت طبيعي هر كودك محسوب ميشود و در زندگي كودك اهميتي ويژه دارد. بازي براي هر كودك در حال رشد، از ارزشهاي مختلفي برخوردار است.
همه نظريه پردازان، صرفنظر از گرايشهاي گوناگوني كه دارند، بر اين عقيدهاند كه بازي در رشد و تكامل كودك نقش مهميآيفا ميكند. روانكاوان معتقدند كه بازي براي غلبه بر آسيبها يا ناراحتيهاي عاطفي ضروري است. روانشناسان اجتماعي اعتقاد دارند كه بازي براي تسلط بر خود و يادگيري شيوههاي زندگي كردن با تجربههاي معمول روزانه ضرورت دارد. ساختگراها بر اين باورند كه بازي براي رشد و نمو شناخت لازم است. و تكوينگراها ميگويند بازي در همه فرهنگهاي دنيا براي ارتقاي كفايتها و اجتماعيكردن كاركردها امري ضروري است.
ارزش جسماني بازي
از آنجا كه بازي اغلب با فعاليت بدني همراه است، با رشد و تربيت اندام بچه ها و مهارت هاي جنبشي مناسب و آمادگي بدني آنان ارتباطي نزديك دارد. بچه ها بدنشان را با علاقه و لذت به كارهاي جسمي وا ميدارند و همزمان با آن، به مهارتهايي ميرسند كه آنان را قادر ميسازد تا از نظر بدني احساس اطمينان، ايمني و اتكا به نفس پيدا كنند.
فعاليتهايي كه كودك به عنوان بازي انجام ميدهد، در پرورش نيروي بدني و حواس او تأثير فراوان دارند. كودك ميپرد، ميدود، از پلهها بالا و پايين ميرود، ليلي ميكند، خم و راست ميشود، مينشيند و برميخيزد، دوچرخهسواري ميكند، توپ بازي و طناب بازي ميكند و ... در همه اين فعاليتها عضلات و اندامهاي مختلف خود را به كار ميگيرد و موجبات تقويت آنها را فراهم ميسازد.
از نظر حسّي و حركتي ميتوان گفت، به وسيله بازي حس بينايي، شنوايي و بساوايي كودك پرورش مييابند. چشم و دست او از هماهنگي بيشتر و بهتري برخوردار ميگردند و عضلات انگشتان و دست و پايش ورزيده ميشوند.
معمولاً كودكان سالم از انرژي زيادي برخوردار هستند كه به وسيله بازي آن را مصرف ميكنند. اگر انرژيهاي اضافي كودك از طريق صحيح (بازي) به مصرف نرسد و به حالت سركوب شده در جسم كودك ذخيره شود، موجب ناآرامي، عصبانيت، بدخلقي و پرخاشگري او ميشود.
ارزش اجتماعي بازي
انسان، به عنوان موجودي اجتماعي، نياز دارد كه به گروهي تعلق داشته باشد و خود را بخشي از آن بداند. او با بازي كردن نخستين گامها را براي اجتماعيشدن برميدارد.
كودك به وسيله بازي، مفاهيم همكاري، پيروزي، شكست، همچشمي، برتري طلبي، رقابت و ايجاد رابطه انساني و دوستانه را ياد ميگيرد، همچنين ميآموزد كه چگونه در استفاده از وسايل بازي با ديگران سهيم شود و از اين طريق حس تعاون و احترام به ديگران را در خود رشد ميدهد. مثلاً كودكي كه براي نخستين بار سوار تاب ميشود بسيار خودخواهانه برخورد ميكند. ولي به مرور ياد ميگيرد كه ديگر كودكان نيز مشتاقانه انتظار ميكشند. كودك با بزرگتر شدن، اين اصل را ميپذيرد كه شرط اساسي بازي با ديگران همكاري است. در حدود سه سالگي به كودكان ديگر و بازي با آنان علاقهمند ميشود و به تدريج آمادگي پيدا ميكند كه حقوق ديگران را درك كند. وقتي كودك به اين مرحله رسيد، زمان آشنايي و سپس آموختن بازيهاي گروهي فرا ميرسد.
روح فرمانبرداري از مقررات وضع شده در بازيها، كودك را به فرمانبرداري از مقررات اجتماعي عادت ميدهد و قدرت سازماندهي، مديريت و سلسله مراتب را به او ميآموزد. بررسيهاي بسياري نشان ميدهد كه بازي با ديگران به بچه ها فرصت ميدهد تا رفتار خودشان را با رفتار ديگران هماهنگ كنند و ديدگاههايي را كه با نقطه نظرهاي خودشان تفاوت دارد، به حساب بياورند.
بنابراين بازي تجربههايي غني در اختيار بچهها ميگذارد؛ تجربه هايي كه بچهها به آنها نياز دارند تا مهارتهاي اجتماعي را فرا گيرند، تحريم و سلطهگري را به كار برند و در قدرت، مكان زيست و عقيده با ديگران شريك شوند.
ارزش اخلاقي بازي
بازي يكي از مهمترين عوامل در تربيت اخلاقي كودك به شمار ميآيد. كودك در خانه و مدرسه ياد ميگيرد كه چه چيز خوب و چه چيز بد است، ولي تثبيت معيارهاي اخلاقي در اين دو محل هرگز به اندازه بازي قوي نيست.
كودك درمييابد كه اگر بخواهد در بازي پذيرفته شود، بايد درستكار، حقيقت طلب، مسلط به خود، عادل، صادق، وفادار، مسئوليتپذير و داراي رفتاري پذيرفتني باشد. اگر خواسته باشد در گروه حاشا كند، جـِر بزند، و به حساب خودش، كلاه سر ديگران بگذارد، همبازيها خيلي زود او را طرد خواهند كرد و جايگاهي در گروه نخواهد داشت. او در بازي كمكم درك ميكند كه همبازيهايش در مورد خطاهاي وي در بازي، نسبت به اعضاي خانوادهاش (پدر و مادر، برادران، خواهران) چندان شكيبا و صبور نيستند. بنابراين او ياد ميگيرد كه اصول اخلاقي را به هنگام بازي نسبت به محيط خانه و مدرسه به طور كامل تر رعايت كند.
ارزش عقلاني بازي
بخشي از آشنايي كودكان با جهان بيروني، به وسيله بازيها انجام ميشود. كودك، از راه عمل و تجربه، در محيط به ابداع ميپردازد و با پديدهها و مسائل جديد آشنا ميشود. به هنگام مشاهده دقت به خرج ميدهد و با استفاده از اين زمينهها (يعني مشاهده، تجربه، دقت و ابداع) قدرت انتخاب بهترين راهحل را به دست ميآورد و قادر ميشود كه از پديدههاي محيط خود شناخت صحيحتري كسب كند. كودك به هنگام بازي، به استدلال ميپردازد، قضاوت ميكند، مسائل را حل و در نهايت از فعاليتهاي خود نتيجهگيري ميكند و اين فعاليتها به او ياري ميدهد تا در آينده بتواند متكي به نفس، مستقل و در حل مشكلات توانمند باشد.
شواهد نشان ميدهد كه ميان بازي و رشد شناختي، رابطهاي تنگاتنگ وجود دارد. بررسيهاي انجام شده نشاندهنده رابطهاي مثبت بين بازي و نمره آزمونهاي هوشي ميزان شده است. اين بررسيها به نكات زير اشاره دارد: افزايش مهارتها در برنامهريزي، توانايي حل مشكل، مهارت در وضعيت تحصيلي، آفرينندگي و تفكر واگرا، دست يافتن به دورانديشي، حافظه و رشد زبان.
بنابراين ارتباط بازي با رشد شناختي موضوعي مهم است، زيرا در جايي بازي ممكن است به رفتارهايي پيچيدهتر بيانجامد.
از اين روست كه انجمن جهاني تعليم و تربيت دوران كودكي (ACEI) عقيده دارد بازي، رفتاري طبيعي و توانمند است كه در رشد كودك نقش ايفا ميكند و تأكيد دارد كه هيچ يك از برنامههاي آموزش بزرگسالان نميتواند جايگزين مشاهده، فعاليت و دانش مستقيم خود كودك شود.
ارزش درماني بازي
براي درك بيشتر دنياي كودكان، ميتوان آنها را در هنگام بازي مورد مشاهده قرار داد. كودكان، به وسيله بازي، احساسات، ناكاميها و اضطرابها و ترسهاي خود را بيان ميدارند. از اين رو، بازي براي درمانگران وسيلهاي مناسب است تا به دنياي كودكان راه يابند و آنان را بيشتر و بهتر بشناسند و به مشكلات پي ببرند. امروزه، به كمك اين شيوه و تدارك اسباب بازيهاي ضروري و تشكيل جلسات بازي براي كودكان، رفتارهاي آنان را زير نظر ميگيرند و ضمن دستيابي به ريشههاي مشكلات كودكان، به درمان آنان ميپردازند. بازي نقش تخليه هيجاني را براي از ميان بردن انرژي سركوب شده و زير فشار قرار گرفته بازي ميكند. در زندگي روزمره، كودك نياز دارد تا از تنشهايي كه محدوديتهاي محيطي به او تحميل ميكند، رهايي يابد.
بازي به كودك فرصت ميدهد كه احساسات خود را به شيوهاي پذيرفتني در اجتماع بيان كند و به وي اجازه ميدهد انرژي تحت فشار خود را به گونهاي بيرون بريزد كه از نظر ديگران، و به طور كلي اجتماع، منعي نداشته باشد.
بازي و اسباببازيها بهترين ابزار براي شناختن تمايلات و احساسات كودكان به شمار ميآيند؛ زيرا كودك، به هنگام بازيهاي خلاق خود، خواستهها و تمايلات خويش را بيان ميكند و نشان ميدهد كه از چه چيزي محروم شده است، به چه چيزهايي بيشتر گرايش دارد و از چه چيزهايي رنج ميبرد.
مثلاً بچهاي كه ميخواهد نقش رهبر را بازي كند، چون در زندگي واقعي برآوردن چنين خواستي هميشه ممكن نيست، در بازي ميتواند پدر، معلم يا ژنرال سرباز عروسكي خود باشد. به گفته اكسلاين، بازي وسيله طبيعي كودك براي بيان خود است. بازي موقعيتي است كه به كودك داده ميشود تا احساسات و مشكلات خود را بروز دهد؛ درست همان طور كه در مورد بزرگسالان صادق است و شخص مشكلات خود را با گفتوگو عنوان و مطرح ميكند. مثلاً وقتي كودك با عروسكهايي بازي ميكند كه معرف اعضاي خانواده او هستند، امكان دارد كليدي به درمانگر بدهد كه از آن طريق بتواند به چگونگي احساسات او نسبت به اعضاي خانوادهاش پي ببرد. اگر كودك عروسكي را كه به جاي نوزاد يا خواهر و برادر كوچك ترش است كتك بزند، يا عروسك مادر به عروسك خواهر و برادر بزرگ تر سيلي بزند، ميتوان دريافت كه او نسبت به اعضاي خانوادهاش چه احساسي دارد.
كودكان در هنگام بازي، خود را با صداقت، صراحت، روشن و زنده بيان ميكنند. احساسات، نگرشها و افكار متلاطم آنان آشكار ميشود و خود را نشان ميدهد. يك ناظر (درمانگر) ميتواند مشكلات كودك را درك كند، خود كودك نيز به مرور ميتواند مشكلات خود را بفهمد و روش روبهرو شدن با آنان را فرا گيرد.
نحوه انتخاب چكمه هاي پياده رويانتخاب چكمه هاي پياده روي مناسب يك روند دشوار است. چكمه هاي پياده روي رويايي شما بايد با نحوه و مكان پياده روي همگام شود. اگر چه قبل از گره زدن ، بايد اطمينان داشته باشيد كه آنها كاملاً مناسب هستند ادامه مطلب |